آناتومی پایه آرنج
دو استخوان ساعد به نامهای رادیوس و اولنا و استخوان بازو به نام هومروس شناخته میشوند. این سه استخوان با هم مفاصل هومرورادیال و هومرواولنار را تشکیل میدهند که آرنج را تشکیل میدهند. رادیوس و اولنا نیز در اینجا به هم متصل میشوند و به عنوان مفصل رادیواولنار پروگزیمال شناخته میشوند.
اگر برآمدگی استخوانی را در قسمت داخلی آرنج خود احساس میکنید، این بخشی از استخوان بازو است که به عنوان اپیکوندیل داخلی شناخته میشود.
اگر برآمدگی استخوانی مشابهی را در قسمت بیرونی آرنج خود احساس میکنید، این بخشی از استخوان بازو است که به عنوان اپیکندیل جانبی شناخته میشود.
بسیاری از عضلاتی که حرکات ساعد، مچ دست و انگشتان شما را کنترل میکنند، از طریق تاندونهایشان به اپیکندیلهای داخلی و خارجی متصل میشوند (زیرا تاندونها عضلات را به استخوانها متصل میکنند).
عضلاتی که به اپیکندیل خارجی متصل میشوند، سه عمل اصلی دارند: باز کردن مچ دست، باز کردن انگشتان و سوپینیشن که شامل چرخاندن کف دست به سمت سقف است.
از سوی دیگر، عضلاتی که به اپیکندیل داخلی متصل میشوند، در خم کردن انگشتان، خم کردن مچ دست و چرخش به داخل (پرونیشن) که شامل چرخاندن کف دست به سمت زمین است، نقش دارند.
اگر هر یک از این اقدامات را انجام دهید یا دست خود را مشت کنید، باید بتوانید انقباض این عضلات را ببینید و احساس کنید.
آرنج تنیس بازان
نامهای زیادی برای توصیف درد در محل اپیکندیل خارجی استفاده میشود: اپیکندیلیت جانبی، اپیکندیلالژی جانبی، آرنج تنیسبازان و غیره. این میتواند گیجکننده باشد.
اپیکوندیلیت جانبی به التهاب اپیکوندیل جانبی یا به طور خاصتر، التهاب تاندونهایی که به اپیکوندیل خارجی متصل میشوند، اشاره دارد. با این حال، اپیکوندیلیت جانبی به عنوان یک تشخیص از مد افتاده است زیرا تحقیقات فعلی نشان میدهد که التهاب موضعی احتمالاً عامل اصلی این بیماری نیست.
این به این معنی نیست که التهاب هرگز یک عامل مؤثر نیست، اما احتمالاً نیازی نیست که تمرکز مدیریت بر آن باشد. دانستن این نکته مهم است زیرا اکثر افراد التهاب را با نیاز به استراحت کامل، یخ و داروهای ضد التهابی مرتبط میدانند ، که قرار نیست توصیههای اصلی در این وبلاگ باشند.
در نتیجه، اصطلاح اپیکوندیلالژیا برای جایگزینی اپیکوندیلیت معرفی شد. با این حال، اپیکوندیلالژیای جانبی فقط به این معنی است که اپیکوندیل جانبی دردناک است، که خیلی مفید نیست.
همچنین نباید آن را «آرنج تنیسبازان» بنامیم، زیرا فقط در بازیکنان تنیس رخ نمیدهد. در واقع، این بیماری بیشتر در کارگرانی که از بازوی غالب خود برای حرکات تکراری یا فعالیتهای پرفشار به طور منظم استفاده میکنند، شایع است. شیری ۲۰۰۶، ون راین ۲۰۰۹، واکر-بون ۲۰۱۲، دسکاتا ۲۰۱۶، ویچنزینو ۲۰۱۷، آبن ۲۰۱۸. و همانطور که برخی از شما که این مطلب را میخوانید ممکن است بدانید، گلفبازان نیز به آرنج تنیسبازان مبتلا میشوند .
پس باید اسمش را چه بگذاریم؟
طبق گفته اسکات و همکارانش ، تاندینوپاتی آرنج خارجی اصطلاح ترجیحی برای درد مداوم تاندون و از دست دادن عملکرد مربوط به بارگذاری مکانیکی تاندونهای آرنج جانبی است. بارگذاری مکانیکی به هرگونه حرکت یا فعالیتی که تاندونهای آرنج جانبی را بارگذاری میکند، مانند کار با دست، بلند کردن وزنه و ورزش کردن، اشاره دارد.
این تشخیص معمولاً زمانی داده میشود که درد فرد با فشار نقطهای به تاندونها، کشش تاندونها یا بارگذاری تاندونها، مانند کشش مقاوم مچ دست، کشش مقاوم انگشت میانی یا گرفتن چیزی، دوباره ایجاد شود. اعتقاد بر این است که تاندونی که اغلب درگیر میشود، عضله بازکننده مچ دستی رادیالیس برویس است .
بر اساس این اطلاعات، التهاب تاندون آرنج جانبی عموماً یک تشخیص بالینی در نظر گرفته میشود ، به این معنی که تصویربرداری، مانند اشعه ایکس و MRI، مگر اینکه به چیزی مانند شکستگی، دررفتگی یا بیثباتی مشکوک باشیم، تجویز نمیشود.
آرنج گلف بازان
همچنین نامهای زیادی برای توصیف درد در محل اپیکندیل داخلی استفاده میشود، مانند اپیکندیلیت داخلی، اپیکندیلالژی داخلی و آرنج گلفبازان.
با این حال، به همان دلایلی که در بالا ذکر شد، تاندونیت آرنج میانی برچسب ترجیحی است. این بیماری در کارگرانی که حرکات تکراری یا فعالیتهای پرفشار را با بازوها، مچ دست یا دست خود به طور منظم انجام میدهند، و همچنین در جمعیتهای ورزشی غیر از گلفبازان (از جمله تنیسبازان) رایج است. Descatha 2003 ، Shiri 2006 ، Wolf 2010 ، Walker-Bone 2012
این تشخیص معمولاً زمانی داده میشود که درد فرد با فشار نقطهای به تاندونها، کشش تاندونها یا بارگذاری تاندونها، مانند خم شدن مچ دست در برابر مقاومت، چرخش به داخل در برابر مقاومت یا گرفتن اشیا، دوباره ایجاد شود.
مانند تاندینوپاتی آرنج جانبی، تاندینوپاتی آرنج داخلی یک تشخیص بالینی در نظر گرفته میشود، بنابراین معمولاً تصویربرداری ضروری نیست. با این حال، در نظر گرفتن سایر تشخیصها در این ناحیه نیز مهم است، مانند آسیب به رباط جانبی اولنار یا درگیری عصب اولنار. به زودی در مورد این تشخیصها بیشتر صحبت خواهم کرد.
تاندینوپاتی عضله سه سر بازو (پشت بازو)
همانطور که ممکن است حدس بزنید، تاندونیت عضله سه سر بازو از منطق مشابهی پیروی میکند.
عضله سه سر بازویی یک عضله سه سر است که در پشت بازو قابل مشاهده است. سرهای داخلی و خارجی از استخوان بازو سرچشمه میگیرند در حالی که سر بلند در واقع به کتف یا تیغه شانه متصل میشود. هر سه سر از طریق یک تاندون مشترک به اولکرانون زند زیرین متصل میشوند و آرنج را صاف یا کشیده میکنند.
از آنجایی که تاندینوپاتی به درد مداوم تاندون و از دست دادن عملکرد مربوط به بار مکانیکی اشاره دارد، تاندینوپاتی عضله سه سر بازو با درد موضعی در پشت آرنج مشخص میشود که با افزایش فشار بر عضله سه سر بازو بدتر میشود. به عنوان مثال، من انتظار دارم که یک دمبل 20 کیلویی در حرکت پشت بازو دمبل دراز کشیده به پشت( اسکال کراشر) مشکلات بیشتری نسبت به یک دمبل 10 کیلویی ایجاد کند زیرا بار بیشتری است. به طور مشابه، یک تکرار بسیار سریع احتمالاً مشکلسازتر از یک تکرار بسیار آهسته خواهد بود زیرا تاندونها نیز تحت تأثیر سرعت یا میزان بار قرار میگیرند. دامنه حرکتی نیز میتواند عاملی باشد.
تاندینوپاتی بخش پایینی (دیستال) عضله دوسر بازو
آخرین تاندینوپاتی مورد بحث، تاندینوپاتی عضله دوسر بازویی دیستال است.
عضله دو سر بازویی از دو سر تشکیل شده است - یک سر کوتاه و یک سر بلند. هر دو سر از کتف شروع میشوند و به هم میرسند تا به برجستگی رادیال استخوان رادیوس متصل شوند. در آرنج و ساعد، عضله دو سر بازویی در خم شدن و سوپیناسیون نقش دارد.
تشخیص زمانی محتملتر است که درد موضعی مرتبط با بارگذاری تاندون، مانند بلند کردن، کشیدن، چرخاندن و غیره، وجود داشته باشد.
برای همه تاندینوپاتیها، توانبخشی روش ترجیحی مورد استفاده "مدیریت" است.
آسیبهای رباط جانبی اولنار (UCL)
رباط جانبی اولنار یا UCL در قسمت داخلی آرنج قرار دارد و از ۳ دسته مجزا تشکیل شده است: قدامی، خلفی و عرضی. دسته قدامی بیشترین مقاومت را در برابر فشار والگوس ایجاد میکند در حالی که دسته خلفی یک تثبیتکننده ثانویه است. دسته عرضی در واقع از مفصل آرنج عبور نمیکند.
اگرچه آسیبها میتوانند به صورت ضربهای اتفاق بیفتند، مانند افتادن روی دست کشیده (FOOSH)، اما معمولاً با استفاده بیش از حد مکرر یا اضافه بار نسبی در ورزشکاران پرتاب از بالای سر، به ویژه پرتابکنندگان در بیسبال، مرتبط هستند.
ارزیابی آسیب ممکن است شامل شرح حال دقیق، لمس ناحیه، آزمایشهای ارتوپدی مانند مانور شیردوشی و تست استرس والگوس متحرک و تصویربرداری باشد.
بسته به شدت آسیب، پایداری مفصل، علائم و اهداف مورد نظر، ممکن است در برخی موارد نیاز به جراحی باشد (که اغلب به آن «جراحی تامی جان» میگویند که به نام پرتابکنندهای که اولین بار در سال ۱۹۷۴ این عمل جراحی را انجام داد، نامگذاری شده است).
آرنج لیگ کوچک
آرنج لیگ کوچک یا آپوفیزیت اپیکندیل داخلی، ورزشکاران جوان را که در بالای سر ضربه میزنند، تحت تأثیر قرار میدهد. همانطور که از نامش پیداست، در پرتابکنندگان جوان بیسبال رایج است. این یک آسیب ناشی از استفاده بیش از حد است که در آن ساختارهای بافت نرم که به اپیکندیل داخلی متصل میشوند، مانند رباط جانبی اولنار، به دلیل کشش مکرر این ناحیه، باعث تحریک صفحه رشد میشوند.
سندرم تونل کوبیتال (عصب اولنار)
همانطور که قبلاً اشاره کردم، هرگونه ارزیابی علائم در اطراف آرنج داخلی باید شامل ارزیابی عصب اولنار باشد. اگر تا به حال به "استخوان آرنج" خود ضربه زدهاید، در واقع به عصب اولنار خود ضربه زدهاید. این عصب درست پشت اپیکندیل داخلی قرار دارد، بنابراین پیدا کردن، لمس کردن و متأسفانه برخورد تصادفی آن به میز یا نیمکت آسان است.
ممکن است عصب اولنار به تنهایی تحریک شود، یا مشکلاتی همراه با تاندینوپاتی آرنج داخلی یا آسیب به رباط جانبی اولنار وجود داشته باشد. این معمولاً به عنوان سندرم تونل کوبیتال شناخته میشود، اما عصب اولنار میتواند در چندین نقطه در طول مسیر خود در بازو فشرده یا تحریک شود.
از دیدگاه حسی، عصب اولنار، سمت انگشت کوچک دست را عصبدهی میکند، بنابراین بیحسی، سوزن سوزن شدن، سوزش یا سایر اختلالات حسی ممکن است در این ناحیه احساس شوند.
عصب اولنار همچنین مسئول عصبدهی بسیاری از عضلاتی است که دست را کنترل میکنند؛ بنابراین، در صورت پیشرفت این بیماری، ممکن است آتروفی، ضعف یا تغییراتی در ظاهر و عملکرد دست ایجاد شود.
علائم معمولاً در شب یا با هر فعالیتی که نیاز به خم شدن مداوم یا مکرر آرنج دارد، احساس میشوند.
برخی افراد ممکن است هنگام خم شدن و باز شدن آرنج، صدای تق تق یا پرش عصب اولنار را تجربه کنند، زیرا این عصب در شیار خود در پشت اپیکندیل داخلی میچرخد و از آن خارج میشود.
سندرم تونل رادیال (عصب رادیال)
در موارد کمتر شایع، در قسمت بیرونی آرنج، فشردگی شاخهای از عصب رادیال میتواند به عنوان تاندینوپاتی آرنج جانبی تظاهر کند. دو تفاوت کلیدی، محل و ماهیت علائم است.
سندرم تونل رادیال، همانطور که معمولاً نامیده میشود، به صورت یک درد عمیق، مبهم و منتشر بروز میکند که نسبت به تاندینوپاتی آرنج جانبی، کمتر موضعی است. علائم همچنین در مقایسه با تاندینوپاتی آرنج جانبی، دورتر از اپیکندیل جانبی احساس میشوند.
دو نکته در اینجا قابل توجه است:
- من وارد جزئیات خیلی دقیق نمیشوم، زیرا ارزیابی مشکلات مربوط به عصب میتواند کمی پیچیدهتر باشد و بهتر است ارزیابی مناسب و تشخیص دقیق از یک ارائهدهنده خدمات درمانی دارای مجوز دریافت شود.
- شانه و گردن باید همیشه در افرادی که علائم آرنج را تجربه میکنند، ارزیابی شوند، زیرا شانه میتواند درد را از بازو به آرنج منتقل کند و تحریک عصب در گردن، که به عنوان رادیکولوپاتی گردنی شناخته میشود، میتواند مشابه برخی از تشخیصهایی که تاکنون مورد بحث قرار دادهام، ظاهر شود.
بورسیت اولکرانون (استخوان تیز پشت آرنج)
بورسیت اولکرانون به التهاب بورس پشت آرنج اشاره دارد. بورس یک کیسه کوچک پر از مایع است که به ایجاد ضربه گیر و کاهش اصطکاک بین ساختارها کمک میکند.
بورسیت اولکرانون ممکن است پس از ضربه جزئی یا فشار مداوم به این ناحیه رخ دهد. اولین باری که اسکیت سواری کردم، از آرنجم به عنوان ترمز استفاده کردم و پس از ساعتها افتادن مکرر روی آن، دچار این وضعیت شدم. در مورد من، آرنجم به شدت متورم و دردناک بود. سایر علل بورسیت اولکرانون شامل نقرس، عفونتها و آرتریت روماتوئید است.
شکستگی / دررفتگی / بیثباتی / پارگی دیستال عضله دوسر بازو
یکی از علل شایع آسیبهای آرنج، ضربه است، مانند افتادن روی دست کشیده، افتادن مستقیم روی آرنج یا ضربه مستقیم به آرنج. این موارد آسیبزا میتوانند منجر به شکستگی، دررفتگی و آسیب به بافت نرم شوند. همانطور که انتظار میرود، این میتواند به مشکلات دیگری مانند بیثباتی مفصل آرنج نیز منجر شود.
پارگی عضله دوسر بازویی دیستال نیز در این دسته از آسیبهای تروماتیک قرار میگیرد.
در مورد سایر تشخیصها چطور؟
در مورد تشخیصهای دیگری که ذکر نکردم چطور؟
خب، من نمیتوانم همه تشخیصهای ممکن را پوشش دهم. برای مثال، من در مورد آرتروز آرنج صحبت نکردم زیرا این بیماری بسیار کمتر از سایر مفاصل مانند زانو و لگن شایع است. با این حال، سعی کردم تشخیصهایی را که اغلب در مورد آنها سوال دریافت میکنیم، مرور کنم.
و امیدوارم این موضوع بدیهی باشد، اما این اطلاعات نباید جایگزین مشاوره با پزشک شود.
چرا دچار درد آرنج شدید؟
گذشته از ضربه، ممکن است از خود بپرسید که چرا اصلاً دچار درد آرنج شدهاید.
تاندینوپاتی جانبی آرنج شایعترین تاندینوپاتی آرنج است، بنابراین بیایید از آن به عنوان مثال استفاده کنیم.
به این شکل به آن فکر کنید - شما هر روز هنگام کار، بلند کردن اجسام، ورزش و غیره، تاندونهای آرنج جانبی خود را تحت فشار قرار میدهید. با این حال، اگر شدت، دفعات و حجم این فشار از ظرفیت شما برای ریکاوری و سازگاری مناسب با این بارها فراتر رود، ممکن است تاندونیت آرنج جانبی رخ دهد.
اغلب اوقات، این به انجام کارهای بیش از حد و خیلی زود برمیگردد. در اینجا سه مثال آورده شده است:
- شما تصمیم گرفتید که میخواهید اندام بهتری داشته باشید، بنابراین بدون هیچ تجربه قبلی شروع به بلند کردن وزنه هر روز کردید.
- شما یک بازیکن تنیس تازهکار هستید که میخواستید سریع بازیکن خوبی شوید، بنابراین به یک باشگاه پیوستید تا هر روز بعد از کار بازی کنید.
- شما یک هفته مرخصی گرفتید تا به چند پروژه در اطراف خانه رسیدگی کنید.
در این مثالها، احتمالاً تاندونهای آرنج جانبی خود را بیش از آنچه که به آن عادت دارند، تحت فشار قرار دادهاید. بنابراین، هدف توانبخشی بسیار ساده است: در ابتدا کاهش این بارها به میزان قابل تحمل و سپس اطمینان از این است که ظرفیت شما بیشتر یا مساوی بارهای مختلفی است که قرار است روزانه و هفتگی تجربه کنید.
چگونه درد آرنج را درمان کنیم؟
بر اساس این اطلاعات، اولین توصیه من برای توانبخشی، "اصلاح فعالیتهای تشدیدکننده" است.
اگر شما یک ورزشکار هستید که نمیتوانید برنامه تمرینی فعلی خود را تحمل کنید، باید به طور موقت با انجام ستهای کمتر در روز یا در طول هفته، کاهش میزان وزنههایی که بلند میکنید یا ایجاد تغییرات دیگر در برنامه تمرینی خود، تمرینات خود را کاهش دهید. در اینجا پنج مثال آورده شده است:
۱. اگر تمرینات بالاتنه که نیاز به گرفتن زیاد عضلات دارند مانند بارفیکس، سیمکش و پارویی برایتان آزاردهنده هستند، یک راه حل آسان استفاده از مچ بندهای وزنهبرداری است.
۲. اگر تمرینات پا با وزنه در دست، مانند لانژ دمبل یا اسکات اسپلیت، برایتان ناراحت کننده است، از بندهای وزنه برداری استفاده کنید، هالتر را امتحان کنید یا به جای آن، تمرینات مبتنی بر دستگاه را انجام دهید.
۳. اگر انجام حرکات ددلیفت سنگین، حتی با وجود بندهای وزنهبرداری، مشکلساز است، تمرین دیگری را انتخاب کنید که گروههای عضلانی مشابه را بدون فشار آوردن به عضلات دست، تمرین دهد، مانند کشش لگن تک پا روی صندلی رومی.
۴. اگر در حرکت بالا بردن دمبل از پهلو درد دارید، میتوانید یک کش دور مچ دست خود ببندید و با استفاده از ستون کابل این حرکت را انجام دهید.
۵. اگر حالت خاصی از ساعد شما مشکلساز است، چه در حالت پرونیشن، سوپینیشن یا خنثی، حالت دیگری را امتحان کنید. همچنین میتوانید تجهیزات یا دستههایی را امتحان کنید که تنوع حرکتی بیشتری را برای شما فراهم میکنند.
گزینههای زیادی وجود دارد.
اگر تنیسور هستید یا هر ورزشکار دیگری، تعداد دفعات بازی، کل زمان بازی در هر جلسه یا شدت بازی خود را کاهش دهید. این زمان میتواند زمان خوبی برای تمرکز روی تکنیک شما باشد.
در مقایسه با پاها، تنه و شانه، آرنج شما فقط باید کسری از قدرت کلی شما را هنگام ضربه زدن به توپ در تنیس به خود اختصاص دهد. همکاری با یک مربی ممکن است به شما کمک کند تا خطاهایی را در تکنیک خود که منجر به فشار بیش از حد به آرنج شما میشود، کشف کنید. این امر در مورد تنیس، گلف و سایر ورزشهایی که ممکن است در بروز علائم شما نقش داشته باشند، صادق است.
اگر کارمند اداری هستید و زمان زیادی را پشت کامپیوتر میگذرانید، ممکن است مجبور شوید محل کار خود را تنظیم کنید و استراحتهای دورهای برای پیادهروی داشته باشید. یک تایمر روی تلفن خود تنظیم کنید یا یک یادداشت چسبناک را به عنوان یادآوری روی مانیتور خود بچسبانید.
من درک میکنم که اصلاح فعالیتهای آزاردهنده ممکن است برای برخی افراد چالشبرانگیزتر از دیگران باشد. برای مثال، اگر شغل شما مستلزم خم شدن و پیچاندن مکرر آرنج و مچ دست است، اگر برای خودتان کار میکنید، ممکن است لازم باشد خلاقیت به خرج دهید یا اگر برای شخص دیگری کار میکنید، درخواست اصلاح وظایف خود را داشته باشید.
همچنین میخواهم تأکید کنم که بیشتر این تغییرات قرار است موقتی باشند. ایده این است که شما یک قدم به عقب برمیدارید، بنابراین در نهایت میتوانید دو قدم به جلو بردارید.
در مورد ورزش چطور؟
تحقیقات نشان میدهد افرادی که دچار تاندینوپاتی جانبی آرنج هستند، دچار ضعف عضلات دست، ساعد ، آرنج و شانه خود میشوند . این یک سناریوی مرغ یا تخممرغ است، زیرا ممکن است این ضعف، ثانویه به درد و از کارافتادگی ناشی از عدم استفاده باشد، نه اینکه دلیل اصلی ایجاد علائم باشد. صرف نظر از این، این موضوع همچنان با هدف بهبود تحمل شما در برابر اشکال مختلف بارگذاری و بازیابی تدریجی عملکرد شما مرتبط است.
خوشبختانه، تجویز ورزش لازم نیست خیلی پیچیده باشد. اغلب، ۱ تا ۳ تمرین که چند بار در هفته انجام شود، نقطه شروع بسیار خوبی است.
در مورد درد، معمولاً مقداری ناراحتی در طول دوره توانبخشی قابل قبول است. با این حال، اگر به طور مداوم درد غیرقابل تحملی را تجربه میکنید و دچار عود بیماری میشوید، احتمالاً باید به طور موقت هر چیزی را که برای شما مشکل ایجاد میکند، کاهش دهید. یک بار دیگر، به این فکر کنید که یک قدم به عقب برمیدارید تا در نهایت بتوانید دو قدم به جلو بردارید. از طرف دیگر، اگر فردی هستید که از ترس بدتر شدن وضعیت خود، خود را از تمام ورزشها و فعالیتها محدود کردهاید، ممکن است فقط لازم باشد به خودتان اجازه حرکت بدهید.
آیا کار دیگری هست که بتوانید انجام دهید؟
بله! حجم فزایندهای از مقالات علمی، از جمله تحقیقات مربوط به تاندونوپاتی جانبی آرنج ، وجود دارد که نشان میدهد تاندونوپاتیها اغلب با سایر عوامل سبک زندگی و متابولیک مانند بیماریهای قلبی عروقی، دیابت، سیگار کشیدن و غیره مرتبط هستند.
این به این معنی نیست که آنها علت علائم شما یا حتی یک عامل مؤثر هستند، اما اگر قصد داشتهاید با تغییر ورزش، تغذیه و/یا عادات خواب خود، بر سلامت و رفاه عمومی خود تأثیر مثبت بگذارید، اکنون ممکن است زمان خوبی برای شروع شما باشد.
یکی از سادهترین روشها برای بهبود سلامت، پیادهروی بیشتر است. کمی پیادهروی همیشه بهتر از هیچ کاری نکردن است و پیادهرویهای کوتاه در طول روز میتواند راهی عالی برای کمک به کاهش هرگونه کار تکراری باشد که با مچ دست یا آرنج خود انجام میدهید.
توانبخشی فردی
تمام این اطلاعات در مورد تاندونیت آرنج داخلی، تاندونیت عضله سه سر بازو و تاندونیت عضله دو سر بازویی دیستال نیز صدق میکند، اما فعالیتهایی که باید تغییر دهید و تمریناتی که برای انجام انتخاب میکنید، احتمالاً بین تشخیصها متفاوت خواهد بود. شما میخواهید توانبخشی خود را با اهداف و نیازهای خاص خود شخصیسازی کنید.
این اصول کلی در مورد اکثر تشخیصهای دیگر نیز صدق میکند، اگرچه اجرای دقیق آنها متفاوت خواهد بود. به عنوان مثال، فردی که دچار آسیب رباط جانبی اولنار شده است، ممکن است نیاز داشته باشد که 6 هفته به طور کامل از پرتاب کردن خودداری کند تا رباط بهترین شانس بهبودی را داشته باشد. با این حال، در این مدت، فرد احتمالاً همچنان تمریناتی را برای آرنج، شانه، تنه، پاها و غیره خود انجام خواهد داد. هنگامی که آنها پرتاب را از سر میگیرند، یک فرآیند تدریجی افزایش تعداد پرتابها و سرعت آن پرتابها خواهد بود، زیرا آنها سعی میکنند به سطح عملکرد قبلی خود بازگردند و در عین حال خطر آسیب مجدد را به حداقل برسانند. بررسی تکنیک آنها با یک مربی نیز ممکن است بخشی از این فرآیند باشد. حتی ممکن است جنبههایی از سلامتی آنها وجود داشته باشد که بخواهند به آنها رسیدگی کنند، مانند خواب و مدیریت استرس.
با هر تشخیصی، به ندرت یک راه حل سریع وجود دارد. توانبخشی اغلب به زمان، تلاش و مداومت قابل توجهی نیاز دارد.
آیا به دنبال یک برنامهی ساختارمند هستید که دانش و ابزارهای لازم را در اختیارتان قرار دهد تا بیش از هر زمان دیگری احساس اعتماد به نفس، توانایی و انعطافپذیری داشته باشید؟
از خدمات آموزشی و مشاوره ما دیدن کنید !
تهران- دانشگاه تربیت مدرس- ساختمان خوارزمی- مرکز تندرستی و مشاوره ورزشی
تلفن تماس: 09195107807- سعید ایمانی زاده متخصص حرکات اصلاحی و تمرین درمانی